بدون عنوان
عکسهایی از آراد جون و آدرینا خانم ای بلا خانم ببینید چطور رفته رو ماشینش ایستاده نفس مامانشه آدرینا خانم ...
نویسنده :
سارا
22:32
بدون عنوان
بابا میثم داشت آدرینا خانم رو حمام میداد منم یه چند تایی از پرنسس خانم عکس گرفتم ...
نویسنده :
سارا
22:08
بدون عنوان
امروز دهمین مروارید آدرینا جونم هم بیرون اومد مرواریدت مبارک عسل مامان آدرینا جون بابا میثم جونش رو سه جور صدا میزنه:(بابا,بابایی,باباجی) منظور از بابا جی یعنی بابا جون تا موتور یا ماشین میبینه فوری اسمشون رو میگه کلا آدرینا جون تمام کلماتی رو که بلده از رو شکل هم اسمشون رو میگه مثلا موز و خیار و قاشق و کفش وعروسک وبقیه کلمه هایی که تا حالا بلده تا ببینه فوری میگه که چیه مامان قربون دختر باهوشش بشه ...
نویسنده :
سارا
21:57
بدون عنوان
آدرینا جون این کلمه ها رو هم بلد هست: اینجا,عکس,پتو,کتک,گوشی و شیشه به شیشه شیرش میگه شیشه و به شیر میگه هم ...
نویسنده :
سارا
19:03
بدون عنوان
نسبت به بقیه بازی های دیگه خیلی از این قطار خوشش اومد وقتی سوارش کردیم بار اول که پیاده نشد و دوباره برای خوشکل خانم بلیط گرفتیم تا یه دور دیگه ای هم بزنه ولی وقتی ایستاد بازم به زور پیاده شد عکسهایی از محوطه شهرکمون پرنسس مامان در حال عکس گرفتن الهی مامان فدات بشه عسلم به موبایل هم میگه گوشی بیشتر وقتها هم موبایل یا دوربین میاره میده دستم و میگه مامان عکس یعنی ازم عکس بگیر اینم از زنبور عسل که کندوشون رو تو خونه ما درست کردن اینم از باغچه حیاطمون ...
نویسنده :
سارا
18:32
بدون عنوان
امشب که رفته بودیم خونه خاله گوهر,عمو محمد پسر خاله گوهر یه کلمه ای به آدرینا جون یاد داد و فقط با گفتن یه بار ای کلک ادرینا جون یاد گرفت و همش می گفت ای کلک جالب تر این بود که همزمان با گفتن ای کلک دستش هم میورد بالا و تکون میداد خلاصه هر کی خونه خاله بود کلی ذوقش کرد پرنسس مامان هر روز که میگذره کلمه های بیشتری یاد میگیره یه سری کلمه های جدید هم یاد گرفته:(بشقاب,استکان,قاشق,موتور,نوشابه) پیشاپیش 20 ماهگیت رو بهت تبریک میگم نفسم قشنگم همیشه برات بهترینها رو آرزو میکنم ...
نویسنده :
سارا
1:41